شعر غزال قلب من ... روجم
دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۱ ب.ظ
غزال قلب من
غزال خوش خط و خال من دلش گرفته
نمیدونم چشه ، چشاش آتیش گرفته
غزال من دیروز تالا بازی نکرده
به فکر من دستم اونو نازی نکرده
دل کوچیکش از یه چیز پر شده انگار
تو فکر اون تازه یه چیزی شده بیدار
هرچی که شده ،بغض گلوی یارمن کرد
چکش تخریب در و دیوار منکرد
غزالم ز اشک،بغض گلویت را تو بشکن
این دل بی تاب من را تو نشکن
این دل تنگِ فرخِ خرمِ زیبا سرشت
این چه تدبیری بود برقلب من ای سرنوشت
ای غزال من غزال مهربانی ها
ای تو پر شور و تماماً دلبرانی ها
ای هنر درنقش و درکنج خرامان
ای که فکرت مدام در پی ایمان
جان به قربانت شکستم قلب جان کِش
هرچو باشد باشد ،من توانمندم برایت، پایبند و سرکش
""""هعی !! کی میای غزال قلبم که اینارو برات بخونم""""
